رسانههای اجتماعی یکی از ابزارهای مهم در آگاهسازی مردم و تغییر ذهنیت آنها محسوب میشود. مصرف کالاهای داخلی و حمایت از تولیدات داخلی نقش مهمی در رشد و توسعه صنایع داخلی کشور دارد و بر متغیرهای کلان اقتصادی نیز تأثیرگذار است. تحقیق حاضر با هدف تعیین نقش رسانهها در اعتماد شهروندان ایرانی به کالاهای تولید شده در ایران در بین شهروندان منطقه 18 تهران صورت گرفته است. روش تحقیق کاربردی و بر حسب نحوه اجراء از نوع پیمایش و ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامههای استاندارد بودند. جامعه آماری، شهروندان منطقه 18 شهر تهران بود و حجم نمونه 384 تعیین شد. شیوه نمونهگیری، تصادفی خوشهای بود. به منظور اندازهگیری رابطه فرضیههای پژوهش از آزمونهای پیرسون و رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که میزان تاثیر رسانههای شخصی اجتماعی بر روی اعتماد شهروندان ایرانی 8/51 درصد است، میزان تاثیر رسانههای شبکهای اجتماعی بر روی اعتماد شهروندان ایرانی 3/46 درصد و میزان تاثیر رسانههای سنتی بر روی اعتماد شهروندان ایرانی 7/35 درصد است که با توجه به مثبت بودن علامت ضریب بتا، جهت این تاثیر مثبت بود.
پربازدیدترین ها
مقالات 'مجله مطالعات جامعه شناسی'
هدف از مطالعه حاضر، تعیین رابطه بین میزان هویتپذیری قومی و مشارکتپذیری سیاسی با مصرف رسانهای شهروندان ارومیه در سال 96-1395 میباشد. روش پژوهش، همبستگی با روش پیمایشی بود. جامعه آماری در این تحقیق شامل شهروندان شهر ارومیه از افراد 20 تا 60 سال میباشند. حجم جامعه آماری طبق آمار به دست آمده، 750000 نفر میباشند. حجم نمونه در این پژوهش، بر اساس فرمول کوکران با در نظر گرفتن فاصله اطمینان 95 درصد، 384 نفر محاسبه شده است که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بین شهروندان توزیع گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه است که براساس چهارچوب نظری توسط محقق طراحی شده است. دادهها از طریق نرمافزار Amosتجزیه و تحلیل شدهاند. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای نظریات گربنر، رابرت سون، گیدنز، کاستلز و «گلوله جادویی» استوار است. یافتههای پژوهش نشان داد، میزان مشارکتپذیری سیاسی تقریباً (28 درصد) یعنی کمی بیشتر از متوسط بوده است. میزان هویتپذیری تقریباً (20 درصد) یعنی کمی بیشتر از متوسط بوده است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان هویتپذیری قومی و مشارکتپذیری سیاسی با مصرف رسانهای رابطه معنیدار و مثبتی وجود دارد.
مطالعه جامعهشناختی جنگ نرم در بافتهای شهری با تاکید بر راهبردهای رسانه ملی در شهر ایرانی- اسلامی ۱۷
امروزه با گسترش فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی نوین بسیاری از مفاهیم نظیر جنگ، قدرت، پیروزی و شکست دارای معانی و راهبردهای جدیدی شده است که از تحقق حاکمیت و هژمونی نظام سلطه و استیلای فرهنگ بیگانه با استفاده از فضای رسانهای حاکم بر جهان حکایت دارد. دستاورد جنگ نرم در بافتهای شهری، توصیف کاملی از مبارزه خاموش و بیصدا با نگرشها، گرایشها، مفاهیم و شاخصهای مذهبی است که در نهایت این عناصر به مرور زمان، رو به فراموشی رفتهاند. این در حالی است که ایرانیان با توجه به فرهنگ خود، به حضور چنین فضاهایی وابسته هستند. این فضاها در گذشته روابط تعاملی و موثری با پیرامون خود داشتهاند که میتوانند در آینده نیز داشته باشند. حصول این امر از طریق مسئلهیابی تضادهای موجود و تدوین راهحلهای برخورد با آن، با اتکا به نوعی برنامهریزی عقلایی اجتنابناپذیر و البته امکانپذیر است که در سایه ایجاد راهبرهای رسانه شهری قابل تحقق است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با شناسایی دو گونه متفاوت (بافت پر و خالی برخوردار از عناصر شاخص مذهبی) و بهرهگیری از روشهای میدانی، کتابخانهای و پیمایشی با رویکرد علی، شناختی جامع در مبانی نظری و مطالعات میدانی آن حاصل گردد و با در تقابل قراردادن این دو، به اصول سازماندهی فضایی موثر در جهت مقاومسازی بافتهای شهری در مقابله با جنگ نرم شهری، دست یافت. مهمترین نتایج مستخرج از این پژوهش تدوین اصول سازماندهی فضایی جنگ نرم در بافتهای شهری است که 3 موضوع راهبردی بهعنوان الگویی برای برنامهریزی و طراحی بافتهای شهری برخوردار از عناصر شاخص مذهبی در برابر جنگ نرم شهری ارائه میدهد.
تحلیل نشانهشناختی ارزشهای فرهنگی- اجتماعی کارتونهای خارجی پخش شده از شبکه 5 سیما از سال 93–1384 ۱۸
این پژوهش باهدف مطالعه «تحلیل نشانهشناختی ارزشهای فرهنگی- اجتماعی کارتونهای خارجی پخش شده از شبکه 5 سیما، انجام گرفته است. از میان 117 فیلم پخش شده از شبکه 5 سیما (به عنوان جامعه آماری) با نظرخواهی از 5 کارشناس حوزه سینما و تلویزیون در خصوص مهمترین انیمیشن سال (درمحدوده 10ساله 84-1393)، تعداد 10 فیلم (هرسال یک فیلم) به عنوان نمونه موردی، برای انجام تحقیق انتخاب گردید. طی تجزیه و تحلیل کارتونهایی که از سه قاره آمریکا، اروپا و آسیا به عنوان نمونههای آماری انتخاب شدند، معین گردید، از مجموع 212 فراوانی شناسایی شده در نمونههای آماری کارتونهای آمریکایی، «ارزش خیرخواهی» با 42 فراوانی برابر با 20% با سهم زمانی 946 ثانیه برابر با 23%، ارزش جهانگرایی با 39 فراوانی برابر با 18% با سهم زمانی 742 ثانیه 18%، ارزش امنیت با 32 فراوانی برابر با 15% با سهم زمانی 588 ثانیه 14%، سه ارزش برجسته شدهایی هستند که از شبکه 5 سیما طی سالهای 84-1393پخش شدهاند. این در حالی است که از مجموع 53 فراوانی شناسایی شده در نمونههای آماری کارتونهای اروپایی، ارزش «خیرخواهی» و ارزش «سنت» هر کدام با 15 فراوانی برابر با 28% با سهم زمانی 234 ثانیه برابر با 27% و 169 ثانیه برابر با 19%، ارزش جهانگرایی با 7 فراوانی برابر با 13% با سهم زمانی 153 ثانیه برابر با 18% از برجستهترین ارزشهای فرهنگی - اجتماعی هستند.
در نتیجه، در بررسی و مطالعه ارزشهای فرهنگی اجتماعی، کارتونهای خارجی که از شبکه 5 سیما طی سالهای 84-1393 از برنامه«تماشاخانه» پخش شد، از مجموع کل 293 سطح و درصد فراوانی، ارزشهای فرهنگی، اجتماعی در کارتونهای خارجی، ارزش «خیرخواهی» با 63 مورد برابر با 21%، ارزش «جهانگرایی» با 52 فراوانی برابر با 18%، ارزش «امنیت» با 41 فراوانی برابر با 14%، ارزش «سنت» با30 فراوانی برابر با 11%، ارزش «قدرت» با 24 فراوانی، «سایر ارزشها» و «استقلال» با 23 فراوانی هر کدام برابر با 8%، «پیشرفت» با 23 فراوانی برابر با 5 %، انگیزش با 10 فراوانی برابر با 3 %، لذتطلبی با 7 فراوانی و همنوایی با 5 فراوانی هر کدام برابر با 2% در مرتبههای بعدی ارزشهای فرهنگی - اجتماعی قرار دارندکه به عنوان ارزش فرهنگی- اجتماعی برجسته شده در کارتونهای خارجی، مورد مشاهده قرار گرفتند.
تحقیق حاضر با اتخاذ رویکرد بازتاب درپی این است که مشخص کند بین شرایط و زمینههای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نیز جریان روشنفکری ایران بعد از اصلاحات ارضی از یک سو و از سویی دیگر فیلمهای موج نو سینمای ایران چه رابطهای وجود دارد. این تحقیق کیفی با به کارگیری تکنیک تحلیل نشانه شناختی به مطالعه این فیلم ها پرداخته است. یافتههای این تحقیق نشان میدهدکه تحولاتی که در عرصههای ذکر شده جامعه ایران را تحت تاثیر قرار داده بود به طور مثبت یا منفی در فیلمهای مورد مطالعه انعکاس داشته است. از جمله این تحولات میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تغییر ساختار اجتماعی در نتیجه مهاجرت به شهرها، تغییر نقش اجتماعی زنان و حضور اجتماعی آنها، تقابل سنت و مدرنیته، تغییر نظام اقتصادی بعد از اصلاحات ارضی، اقتصاد تک محصولی و وابستگی به نفت، رواج مناسبات سرمایه دارانه، رشد مصرفگرایی، فساد و ناکارآمدی حاکم بر حکومت، جو نارضایتی و بی اعتمادی عمومی، بوجود آمدن حرکات چریکی، غربگرایی یا غربزدگی، ورود عناصر فرهنگی جدید، فقر فرهنگی، نقش اجتماعی مذهب، نفی غربگرایی، بازگشت به خویشتن، تعریف جدید از دین، نقش اجتماعی روشنفکران، تقدیس مبارزه، انتقاد از روشنفکران به خاطر بی عملی و تسلیم شدگی و ... .