اشتغال بيروني زن، يکي از موضوعات چالشي حوزة مطالعات زنان است. موافقان و مخالفان هر يک با ارجاع به مباني و پيشفرضهاي خود، جهت اثبات مدعا به دلايلي تمسک جستهاند. اين موضوع همچون ساير موضوعات فرهنگي اجتماعي مورد التفات عموم، در رسانههاي جمعي از جمله محصولات سينمايي انعکاس يافته است. سينما، علاوه بر انعکاس نمادين الگوها و رسوم جاري در متن اجتماع، خود نيز در مقام داوري و فضاسازي تأييدي يا انتقادي نسبت به سوژههاي طرح شده، کاملاً سوگيرانه عمل ميکند. ورود نظريههاي فمنيستي به محافل علمي و فضاي فرهنگي کشور، و طرح خوانشهاي غيرمتعارف و حساسيتبرانگيز، از موضوعات اجتماعي زنان از جمله اشتغال، علاقمندي ارباب سينما به طرح اين سنخ مباحث را فزوني بخشيد. سؤال تلويحي نوشتار اين است که بازنمايي اشتغال زن در فيلم همسر، به چه ميزان با معيارهاي الزامي و ترجيحي اسلام در اين خصوص همنوايي دارد. ادعاي نوشتار با عطف توجه به رمزگان اجتماعي، فني و ايدئولوژيک مندرج در فيلم اين است که بازنمايي اشتغال در اين محصول سينمايي، آگاهانه يا ناآگاهانه با دواعي فمينيسم راديکال همسويي زيادي دارد.
پربازدیدترین ها
مقالات 'نشریه معرفت فرهنگی اجتماعی'
از سینمای ایران انتظار می رود که شناخت و باور عمومی درست و مطابق با نگاه دینی و ملی از پدیده های فرهنگی به جامعه ارائة دهد. چادر نیز به عنوان پوشش اصیل ایرانی اسلامی زنان، نیازمند تصویر سازی مناسب است. این مقاله با مروری بر تاریخچة پوشش در ایران و نگاهی به جایگاه چادر در اسلام، ضمن بررسی تصویر کلی چادر در سینمای ایران، با روش نشانه شناسی گفتمانی در نقد فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»، یکی از نمونه های سینمایی بازنمایی زن چادری را مورد تحلیل قرار می دهد. هدف از نگارش این اثر، بررسی نگاه فیلمساز به زن چادری است . تحلیل این فیلم، نشان می دهد که فیلم تصویری منفی از زن چادری به نمایش می گذارد که با تصویر واقعی آن در خاستگاه فرهنگی اش مطابقت ندارد.
هر جریان فکری و هنری برای حیات خود، نیازمند استفاده از ابزارهای فرهنگی ایدئولوژیک است تا عناصر اصلی خود را در میان مخاطبان خویش درونی سازد. جایگاه جریان های غالب و مغلوب نیز به مقدار زیادی وابسته به عملکرد ابزارهای فرهنگی و مهم تر از آن، برنامه ریزی های فرهنگی و اجتماعی است. پس از گذشت سه دهة پرفراز و نشیب از انقلاب اسلامی ایران، ترسیم جریان های سینمایی موجود و ارزیابی آنها، با جریان هنری مطلوب انقلاب اسلامی، می تواند به درک هنر انقلاب کمک کند. این پژوهش، با روش تحلیل نشانه شناسی جریانی بر آن است که می توان با بازخوانی سینما، بر اساس دو جهان اجتماعی اسلام و سکولار، مبنایی نظری برای تحلیل جریان های فرهنگی سینما در ایران فراهم آورد. پس از بازخوانی سینمایی این دو جهان، خرده جریانات و فراز و فرودهای سینمای پس از انقلاب تحلیل شده است. در پایان، تلاش شده است با انتخاب فیلم های متناسب با هر جریان، تحلیلی از آثار شاخص هر جریان در هر دوره فرهنگی ـ سیاسی پس از انقلاب اسلامی ارائه شود.
زنان حدود نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و در همة حوادث مهم کشور، بخصوص جنگ تحمیلی سهم بسزایی داشته اند. با توجه به همه گیر بودن رسانة سینما و تأثیر آن بر مخاطبان، بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس بر اساس واقعیت، اهمیت بسیاری در رفع خلاءهای موجود دارد. این مقاله ضمن بیان مبانی نظری بازنمایی، به بررسی حضور واقعی زن در جنگ پرداخته، با بهره گیری از روش تحلیل کیفی، چگونگی بازنمایی حضور زنان، در سینمایی دفاع مقدس را مورد کنکاش قرار داده است. سؤال اصلی پژوهش این است که بازنمایی نقش زن در سینمای دفاع مقدس تا چه میزان به واقعیت حضور زن در دفاع مقدس و نقش وی به عنوان کنش گر اصیل توجه داشته است؟ یافته ها حاکی از آن است که بازنمایی در سه عرصه : فعالیت زنان در پشت جبهه، حضور در میدان نبرد و نیز نقش زنان پس از جنگ به صورت کامل انجام نشده و در برخی عرصه ها، زن به عنوان کنش گر اصیل نه تنها بازنمایی نشده، بلکه بیشتر به سمت کلیشه سازی و طبیعی سازی سوق پیدا کرده است.
تجسم نمایشی پدیده های ماورایی به همان اندازه که اهمیت فرهنگی – تربیتی دارد، همواره دارای چالش های نظری و بیانی (فنی) خاص است. در این پژوهش به امید تقویتِ بخشی از مبانی اسلامی ژانر نوپدید «سینمای ماورا» در ایران که علی رغم طلوع درخشنده ای که در دهة هشتاد داشت متأسفانه اکنون در رکود به سر می برد، به بررسی موردی بازنمایی «ارتباط فرشته با انسان» در سریال «ملکوت» پرداخته ایم. بدین منظور نخست مبانی نظری «ارتباط فرشته با انسان» را بنابر فرهنگ اسلامی ارائه، سپس ارتباط فرشته با انسان را در سریال مذکور به گونه روایی تحلیل کرده ایم. نقد بازنمایی ارتباط انسان با فرشته در سریال یادشده و ارائة الگویی اسلامی از الزامات روایی این مقوله به منزلة بن مایة اساسی نمایش این مقولة ماورایی در درام های تصویری، از دستاوردهای این پژوهش است.
دین از ابتدای پیدایش انسان نقش مهمی در زندگی او داشته است. سینماگران نیز به تبع جامعه و تاریخ، همواره نگاه های دینی را به همراه داشته اند و با روایت و استفاده از تکنیک های بصری و صوتی و سو ژه سازی و پردازش شخصیت های مورد نیاز خود، بر سبک دین مداری مخاطب مؤثر بوده اند. ورود بشر به دوره مدرن و کم توجهی به دین باعث شد بازگشت بشر به دین در دوره پسامدرن با تحریف و گمراهی بسیاری همراه شود. معنویتِ بدون خدا و جایگزینی جادو به جای معنویت اصیل از مهم ترین این تحریف هاست که توسط سینما بازنمایی و تبلیغ می شود. کابالا یا همان تصوف یهودی یکی از این معنویت های غیر اصیل است که در سال های اخیر در مجامع سینمایی مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله با تلقی کابالا به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی معنویت عصر نوین، سعی نموده است با بررسی موردی انیمیشن «ناین»، روش های القاء نامحسوس مفاهیم کابالیستی، توسط رسانه ها را بررسی نماید.
نوع روابط زن و مرد و مرزبندی در تعاملات این دو جنس، تأثیری تعیین کننده بر روح و روان فرد، استحکام خانواده و رشد و پیشرفت جامعه دارد. حال اگر رسانة تأثیرگذاری چون سینما، برخلاف دین و فطرت، به پایه گذاری اخلاق جنسی ویژ ه ای در جامعه مبادرت ورزد که حریم های میان زن و مرد شکسته شود، اثر مخربی بر تفکر و رفتار مخاطب خواهد گذاشت که به سادگی جبران پذیر نیست. این مقاله به دنبال آن است تا با نگاهی جامع به آیات و روایات مربوط به روابط میان دو جنس نامحرم، مؤلفه های روابط عفیفانه را استخراج کند و سپس با تحلیل نشانه شناختی فیلم سینمایی «دربارة الی» که یکی از تولیدات فکری دهة هشتاد سینمای ایران است، نوع بازنمایی این فیلم از روابط زن و مرد نامحرم و میزان انطباق یا فاصلة آن با آموزه های اسلامی را بررسی کند. طبق این بررسی مشخص می شود که فیلم با به کارگیری رمزهای اجتماعی و فنی، نوعی از روابط زن و مرد را بازنمایی کرده که هیچ شباهتی به ملاک های عفاف اسلامی ندارد. مفاهیم ایدئولوژیک فیلم، مفاهیمی اباحه گرانه و حیازداست.
رسانه ها امروزه تلاش می کنند که آنچه را می خواهند بازنمایی کنند، نه آنچه حقیقت دارد. بنابراین، وجود شکاف میان واقعیت و آنچه در رسانه ارائه می شود، سبب شده است تلاش های بسیاری برای توصیف و تبیین چگونگی و چرایی شکل گیری بازنمایی رسانه ای از جهان خارج صورت گیرد. این مقاله به بازنمایی ایران هراسی در سینمای هالیوود پرداخته و تلاش کرده است با روش نشانه شناسی جان فیسک به نقد و بررسی فیلم سینمایی آرگو، که جایزة «اسکار» 2013 را گرفته، بپردازد. نتیجه ای که حاصل شده این است که فیلم مزبور به تحریف فرهنگ و رفتار ایرانیان و حقیقت واقعة 13 آبان 1358 پرداخته و تلاش کرده است مردمان ایران را مردمانی خشن، غیرمنطقی و نیمه وحشی نشان دهد. این مقاله به بررسی رمزگان اجتماعی و فنی و ایدئولوژیک نهفته در این فیلم پرداخته است.