صنعت سینمای ایران می تواند از فرصت رسانه های پرمخاطب اجتماعی برای بازاریابیِ محصولات تولیدی خود بهره ببرد. در این مقاله، برای شناسایی عوامل تأثیرگذار بر بازاریابی فیلم هایی سینمایی ایرانی از طریق رسانه های اجتماعی از روش دلفی در سه راند استفاده شد. 18 نفر از خبرگان حوزه های ارتباطات، اقتصاد رسانه و بازاریابی در پنل دلفی عضو بودند. درنهایت عوامل فنی شامل «امنیت رسانه های اجتماعی» و «کیفیت گرافیکی رسانه های اجتماعی»، عوامل محتوایی شامل «کیفیت فیلم»، «جذابیت تیزر یا آنونس بارگذاری شده»، «پست کردن دیالوگ های جذاب»، «نظرات کسانی که فیلم را دیده اند»، «نظرات منتقدین و اهالی سینما» و «حضور ستارگان سینما»، عوامل فرایندی شامل «انتخاب صحیح رسانه اجتماعی»، «شهرت رسانه اجتماعی»، «بازاریابی دهان به دهان»، «تشکیل گروه های علاقه مند به فیلم»، «تعامل و ارتباط با کاربران»، «ایجاد صفحه اجتماعی در زمان ساخت فیلم»، «شناخت مخاطب»، «پخش پشت صحنه و حواشی فیلم» و «تبلیغ توسط طرفدارها» و عوامل مرتبط با مدیریت پیام شامل «انتشار اطلاعات مناسب و صحیح» مورد اجماع نظر کارشناسان واقع شد.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'صنعت_سینما'
آماری که از کشورهای دارای صنعت سینما در خصوص آثار اقتصادی این صنعت منتشر میشود، تأثیر رشد تولیدات سینمایی بر اقتصاد ملی را به خوبی نشان میدهد. توسعه این صنعت از یک سو موجب فراهم آوردن اشتغال مولد و رشد تولید ناخالص داخلی شده و از سوی دیگر به طور غیرمستقیم به توسعه صنایع مرتبط مانند رسانهها و تلویزیون، تبلیغات و غیره کمک میکند. زنجیره ارزش شرکت، کلیه فعالیتهایی که با اجرای آنها مزیت رقابتی با هزینه پایینتر یا با کیفیت بهتر، ایجاد میگردد را، شناسایی میکند. معمولاً، هر حوزه کسب و کاری میبایست یک زنجیره ارزش داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر نیز شناسایی زنجیره ارزش صنعت سینمای ایران و تاثیر هر یک از متغیرهای شناسایی شده در میزان فروش فیلم است. نمونه آماری تحقیق، صاحبنظران صنعت سینما در سطح شهر تهران بوده و در بازه زمانی نیمه نخست سال1392 اقدام به جمعآوری نظرات این افراد گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار لیزرل مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان فعالیتهای اصلی، آماده ورودی و از میان فعالیتهای پشتیبانی، تهیه تامین مواد و امکانات بیشترین تاثیر را بر فروش فیلم دارند.
مدل تعهد مخاطب ایرانی به سریالهای نمایش خانگی در شبکه اجتماعی اینستاگرام: مطالعه موردی سریال شهرزاد ۱۵
شبکههای اجتماعی در دنیای پررقابت و پرتلاطم امروز، راهکارهای شایانتوجهی را جهت جذب مخاطب و متعهدسازی آنها پیش روی کمپانیها و برندهای مختلف قرار میدهند که فیلمهای سینمایی از جمله محصولات و خدمات این کمپانیها هستند. مخاطبان نیز از طریق همین شبکهها به سرعت به تبادل اطلاعات و ایجاد آگاهی در یکدیگر میپردازند. این امر، کمپانیهای فیلمسازی را مجبور میکند که از بدو شروع کار به فکر متعهد ساختن این مخاطب و جذب آنها باشند و پیش از آنکه این مشتریان اطلاعات را از هر جای دیگری کسب کنند، خودشان موثقترین منبع آگاهسازی آنها باشند تا بتوانند در هوادارانشان، وفاداری ایجاد کنند. ایجاد تعهد منجر به وفاداری، توجه زیادی را در محافل علمی و اجرای حرفهای به خود جلب کرده است. از سوی دیگر، پایبندی به شبکههای اجتماعی، نحوه تعامل مخاطبان و کمپانیها را تغییر چشمگیری داده است. به این منظور، ابعاد تعهد منجر به رضایت، اعتماد و وفاداری در بستر شبکه اجتماعی اینستاگرام در یک چارچوب مفهومی ارائه شده و در گام دوم، شاخصهای این چارچوب از دید نظریههای مرتبط در حوزه رسانه شناسایی شدهاند. این مدل مفهومی بر روی مخاطبان سریال خانگی شهرزاد آزمون میشود تا درنهایت، مدل اختصاصی تعهد مخاطب به سریال خانگی بدست آید. به این ترتیب، چارچوب اولیه به عنوان مدل تعهد مخاطب سریال شبکه نمایش خانگی در بستر شبکه اجتماعی سفارشیسازی میشود