درک مفاهیم ضمنی و کشف ظرایف تدوین فیلم که کمتر به آن پرداخته شده است، هدف اصلی این پژوهش است. از این رو با انتقال یکی از پرکاربردترین عناصر بلاغی (تشبیه) به مطالعات سینمایی به روشنسازی چگونگی عملکرد تدوین تشبیهی در فیلمهای سینمای ایران پرداختهایم. این پژوهش کاربردی با روش توصیفی - تحلیلی و با بهرهگیری از منابع کتابخانهای و منابع صوتی- بصری(فیلمها) انجام گرفته است. نمونهگیری به شیوۀ هدفمند انجام شده و چارچوب نظری بر نظریّۀ فرمالیستی آیزنشتاین استوار است. در این پژوهش نخست با بیان تشبیه و تفاوتهای آن با استعاره و جناس، الگوی دقیقی از آن برای بررسی در سینما ارائه و سپس به صورت عینی و عملی نمونههایی از تدوین تشبیهی در سینمای ایران با در نظر داشتن سیر تاریخی و موضوعی بیان شده است. نتایج پژوهش نشان داد نحوۀ ترکیب نماها به شیوۀ تشبیهی تا حدّ زیادی بر کیفیّت زیباییشناسی فیلمها افزوده است. مضامین مختلفی چون تلاش برای بقا، بازیچه بودن قشر ضعیف جامعه، حرص و طمع حیوانی انسان، دید استثمارگرانه به زن، روابط پوشالی و دروغین میان انسانها و... از طریق این تمهید فرمال در فیلمها خلق شده است. کاربرد بیشتر قطع ساده در مقایسه با ترفندهایی چون دیزالو و فید و انتخاب مشبهبههایی که جزوی از بافت و زمینۀ داستان بوده، بیان واقعگرایانه و سادهتری از فرم تدوین تشبیهی را شکل داده است. در نظر داشتن روند تاریخی با نمونههایی از دهۀ 40 تا 80 نیز به خوبی آشکار کرد با گذشت زمان پیچیدگی و ظرافت بیشتری در عرصۀ کاربرد تدوین تشبیهی رخ داده است.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'فرمالیسم'
در این مقاله، عنصر مسلط در فیلم «ماهی و گربۀ» (1392) ساخته شهرام مکری با توجه به نظریات فرمالیستهای روسی بررسی شده است. بدینمنظور از مفهوم پیشنهادی یاکوبسن یعنی «عنصر مسلط» و سپس از نظرات نئوفرمالیستها استفاده کرده و آن را برای تعینبخشی به معنا بسط دادهایم. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و در آن، از «توصیف همبستگی» برای تحلیل ارتباط میان خردهروایتها و «رنگ» برای دستیابی به سطوحی از معنا استفاده شده است. تجزیۀ فیلم به نماها و تحلیل آنها در فیلم «ماهی و گربه» ما را به این نتیجه میرساند که رنگ قرمز، بهعنوان یکی از مهمترین عناصر مسلط، نقش تعیینکنندهای در معنای نهایی این فیلم دارد. این عنصر، نهتنها بر سایر سازهها و عناصر زیباشناختی، تأثیرگذار است، بلکه بین خردهروایتهای فیلم- با دو انشعاب روایی در پیرنگ- هماهنگی و اتحاد برقرار میکند. بدین ترتیب، رنگ قرمز به واسطۀ طرحوارههای تصویری در برهمکنش با سایر عناصر، مخاطب را بهسوی معنای نهایی فیلم سوق میدهد. این رنگ علاوه بر تعلق به موارد ارجاعی در جهان، با توجه به ارتباط با عناصر معمایی تعلیق و هیجان، ترس و انتظار حادثۀ ناگوار را نیزالقا میکند.