در این مقاله، عنصر مسلط در فیلم «ماهی و گربۀ» (1392) ساخته شهرام مکری با توجه به نظریات فرمالیستهای روسی بررسی شده است. بدینمنظور از مفهوم پیشنهادی یاکوبسن یعنی «عنصر مسلط» و سپس از نظرات نئوفرمالیستها استفاده کرده و آن را برای تعینبخشی به معنا بسط دادهایم. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و در آن، از «توصیف همبستگی» برای تحلیل ارتباط میان خردهروایتها و «رنگ» برای دستیابی به سطوحی از معنا استفاده شده است. تجزیۀ فیلم به نماها و تحلیل آنها در فیلم «ماهی و گربه» ما را به این نتیجه میرساند که رنگ قرمز، بهعنوان یکی از مهمترین عناصر مسلط، نقش تعیینکنندهای در معنای نهایی این فیلم دارد. این عنصر، نهتنها بر سایر سازهها و عناصر زیباشناختی، تأثیرگذار است، بلکه بین خردهروایتهای فیلم- با دو انشعاب روایی در پیرنگ- هماهنگی و اتحاد برقرار میکند. بدین ترتیب، رنگ قرمز به واسطۀ طرحوارههای تصویری در برهمکنش با سایر عناصر، مخاطب را بهسوی معنای نهایی فیلم سوق میدهد. این رنگ علاوه بر تعلق به موارد ارجاعی در جهان، با توجه به ارتباط با عناصر معمایی تعلیق و هیجان، ترس و انتظار حادثۀ ناگوار را نیزالقا میکند.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'نئوفرمالیسم'
در میان آثار سینمایی با محوریت واقعۀ عاشورا، فیلم «روز واقعه» (1373) ساخته شهرام اسدی، یک اثر سینماییِ درخورِ تأمل است. این پژوهش درصدد است نحوۀ تعامل ساختار روایی و سبک بصری این فیلم را در خلق انواعِ معانی با استفاده از رویکرد نئوفرمالیستی کریستین تامپسون و نظریههای دیوید بوردول در روایت فیلم داستانی تحلیل کند. روش تحقیقِ بهکاررفته در پژوهش، تحقیق توصیفیِ تحلیلِ محتواست. بسط روایت در نظام فرمی «روز واقعه»، از الگوی سفر اسطورۀ یگانه و الگویِ جستوجو تبعیت میکند. استفاده از شگردهای خلاقۀ سبکی و روایی در فیلم، موجبِ هماهنگی میزانسنها با اهداف صحنهای و بافت کلیِ اثر شده است. اصالت در روایتگری و عناصر سبکشناختی فیلم «روز واقعه» در بین آثار سینمایی تاریخیِ دارای بنمایۀ دینی ایران، ماحصل شگردهای سینمایی بهکاررفته در آن است. بهکارگیریِ الگوهایِ بسطِ روایی و سبکیِ متناسب با مضمونِ اثر، کاربرد پیرنگهای فرعیِ یکپارچه با پیرنگ اصلی، کارکردهای متعدد نقشمایههای تکرارشونده در بافت عینی و روایی، ریتم هماهنگ و متناسب موسیقی و تصویر و خلق معانیِ ضمنیِ تلویحی و دلالتگر، از مهمترینِ این شگردهای بکار رفته در این فیلم است. براساس نتایج این تحلیل، در سینمای تاریخی با محوریت مضمونی وقایع دینی، شکلگیری درست موقعیتهای نمایشیِ مرتبط با موقعیتهای تاریخیِ متناظرِ آن، همچنین پیوستگی و انسجام مفاهیم برآمده از بافت عینی و روایی فیلم با ایدئولوژیهای پایۀ مطرحشده در خود اثر، از اهمیت بسیاری برخوردار است.