امروزه بسیاری از سریالهای تلویزیونی مکانمحور، تنها دارای یک لوکیشن اصلی هستند. در برخی از آثار موفق این گونۀ نمایشی، بهنظر میرسد عدم تنوع و تغییر مکان (لوکیشن)، نه تنها مانعی برای روایتپردازی و زایش امکانات معنایی مرتبط با مکان نشده، بلکه فرصتهای تازهای را نیز فراهم آورده است. هدف مقاله حاضر، واکاوی جلوههای استحالۀ مکان و فضا در سریالهای تلویزیونی با رویکرد نشانهـمعناشناختی است. بر اساس یک انتخاب هدفمند، سریال «خانه سبز» از میان سریالهای مکانمحور به عنوان نمونۀ مطالعاتی مورد خوانش قرار میگیرد تا به این پرسش پاسخ داده شود که یک مکان ثابت در سریالهای تلویزیونی چگونه دستخوش تغییرات معنایی گوناگون میشود. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی و تحلیل نشانهـمعناشناختی بوده و ابزار گردآوری دادهها شامل فیشبرداری از منابع مکتوب و متنیکردن نمونه مطالعاتی است. نتیجهای که از تحلیل یافتههای مقاله حاصل گردیده، نشان میدهد که یک مکان واحد علیرغم ثابت بودگی میتواند وجوه استعاری متعدد بیابد و تغییرات معنایی گوناگونی را تجربه کند. همچنین مکان در این قبیل سریالها میتواند تا رسیدن به وضعیت استعلایی پیشروی کند و در فرآیند تبدیل مکان به فضا، جلوههای معنایی گستردهای از جمله کیفیت «روح مکان» را به اثر ببخشد.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'نشانه-معناشناسی'