این مقاله در پی مطالعة نحوة بازنمایی ابعاد مختلف دینداری طبقات اجتماعی در سینمای پس از انقلاب ایران است. ابعاد دینداری مورد نظر در پژوهش فعلی از مدل دینداری گلاک و استارک استخراج شدهاند و همچنین دلالت مورد نظر از طبقة مبتنی بر نظریة تمایز بوردیو است. درنهایت دو سطح نظری مذکور در بستر رویکرد برساختگرایی هال در باب بازنمایی، تحلیل شدهاند. از میان دهها فیلم سینمایی پس از انقلاب ایران، برای هر دهه دو فیلم که از لحاظ نظری قرابت بیشتری با معیارهای پژوهش داشتند، انتخاب و به روش نشانهشناسی انتقادی جان فیسک بررسی شدند. فیلمهای انتخابشده عبارتاند از: توبة نصوح (1361) و دو چشم بیسو (1363) در دهة شصت، از کرخه تا راین (1371) و بوی کافور، عطر یاس (1379) در دهة هفتاد، خانهای روی آب (1380) و کتاب قانون (1387) در دهة هشتاد و رسوایی 1 (1391) و طبقة حساس (1392) در دهة نود. این فیلمها در سه سطح واقعیت، بازنمایی و ایدئولوژی بررسی شدند. درنهایت نحوة ترکیب و به انسجام رسیدن دو سطح اول در سطح آخر یعنی ایدئولوژی نشان داده شدند. با استفاده از مطالعة نشانهشناختی فیلمها، رمزگانهای مربوط به ابعاد دینداری هر طبقه در هریک از دهههای بعد از انقلاب نشان داده شد. همچنین نشانهشناسی انتقادی فیلمها حاکی از آن بود که بازنمایی ابعاد پنجگانة دینداری هریک از طبقات اجتماعی، متأثر از گفتمانهای حاکم بر هر دهه، تغییرات مشخص و قابلتوجهی داشته است. از جملة این تغییرات میتوان به کاهش چشمگیر ابعاد دینداری طبقة فرودست، از جمله بعد عاطفی در مقایسه با دهة شصت، ثبات نسبی ابعاد دینداری طبقة متوسط از دهة هفتاد به بعد و همچنین پررنگترشدن بعد مناسکی دینداری طبقة مرفه در دهة اخیر اشاره کرد که چنین تغییرات و نوساناتی در نظام بازنمایی سینما متأثر از تغییرات گفتمانهای حاکم بر هر دهه بوده است.
پربازدیدترین ها
مقالات 'سید حسین سراج زاده'