سیما و شخصیت شیطان، به منزلة موجودی که از درگاه پروردگار رانده شده است، همواره بحثبرانگیز بوده است. شیطان در برابر پروردگار سوگند یاد کرده است که همواره تلاش خواهد کرد انسانها را از صراط مستقیم دور و آنها را به سمت خود (به سوی کفر و شرک به پروردگار) هدایت کند. قرآن کریم همواره انسان را از فریب شیطان برحذر داشته است. با توجه به تأکیدات قرآن کریم و منابع دیگر، همچون احادیث و روایات، شخصیت شیطان برای مسلمانان و مؤمنان منفور است. سینما و تلویزیون، به منزلة مهمترین و پرمخاطبترین رسانههای جهانی، سعی در بازنمایی و مصور کردن دنیای نامرئی و ماورایی داشتهاند؛ زیرا نه فقط برای انسان پرسشبرانگیز است، بلکه بازنمایی چنین موجودات و جهانی، انسان را در شناخت و درک آنها یاری میکند. بیتردید این بازنمایی باید قبل از هر چیز به آموزههای اسلامی تکیه کند. سریالهای تلویزیونی اغماء و او یک فرشته بود، که در رسانة ملی تولید و از طریق آن پخش شدهاند، ابلیس را به تصویر کشیدهاند. پژوهش حاضر تلاش دارد به روش کیفی و توصیفی، ابتدا سیما و جایگاه ابلیس را در جهان واکاوی کند و سپس با تحلیل موضوعی این دو سریال تلویزیونی به چگونگی بازنمایی ابلیس در رسانه بپردازد.
خاستگاه جشنوارههای فیلم غرب است اما با گسترش فرهنگ غرب این نوع جشنواره به پدیدهای جهانی بدل شده است. «مطالعات جشنوارههای فیلم» حوزهای میانرشتهای و جدید است. این مقاله از منظر سیاستگذاری فرهنگی به جشنوارههای تلویزیونی در ایران توجه میکند. رویکرد این مقاله به سیاستگذاری فرهنگی از منظری خرد و معطوف به «سیاستگذاری رویداد» است؛ بدین معنا که به جای اهداف و محتواها، بر شکل برگزاری جشنواره تأکید میشود. شکل برگزاری جشنوارههای تلویزیونی برگرفته از نمونههای غربی است، لذا این مقاله با نگاهی تطبیقی به تحلیل مراسم اختتامیه دو جشنواره تلویزیونی جامجم و گلدنگلوب میپردازد. این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی بهره میبرد. بخشی از یافته-ها نشان میدهد در حالی که در اختتامیه جام جم بیش از همه مقامات سیاسی و مدیران اداری جشنواره بازنمایی و برجسته میشوند، در گلدن-گلوب اثری از حضور مقامات سیاسی دیده نمیشوند و مقامات جشنواره نیز تمایل چندانی به حضور در جلو دوربینها ندارند. در پیوند با گفتمان تلویزیون که از یک سو مبتنی بر سرگرمی و از سوی دیگر متکی به «حال» و رویدادهای جاری جامعه است، مراسم گلدنگلوب نیز ضمن حفظ رویکرد سرگرمی به رویدادهای اصلی جامعه آمریکا واکنش نشان میدهد. این در حالی است که جامجم نه از رویکرد سرگرمی بهره چندانی میبرد و نه به رویدادهای جاری جامعه توجه چندانی دارد. میتوان مدعی شد علیرغم استانداردهای یکسانی که برای برگزاری جشنوارههای فیلم وجود دارد گلدنگلوب بازتابی از ساختار تجاری صنعت فیلم و تلویزیون در آمریکا و جشنواره جام جم بازتابی از ساختار دولتی و انحصاری صنعت تلویزیون در ایران است.
مقالة حاضر درصدد تحلیل رویکرد برنامهسازی سیمای جمهوری اسلامی ایران بر مبنای نظریة صنعت فرهنگ است. در ادبیات نظری پژوهش، رویکرد مکتب فرانکفورت به سرمایهداری مدرن، نظریة صنعت فرهنگ و رویکرد آن به رسانههای جمعی، بهویژه تلویزیون تبیین شده است. سپس برای منطق تحلیل از روش تفکر دیالکتیکی و قرائت توأمان امر جزئی و امر کلی، با درنظرداشتن رویکرد نقد درونی در نظریة انتقادی و توجه به رویکرد سلبی مکتب فرانکفورت به فرهنگ استفاده شده است. نمونة مورد مطالعة این تحقیق، برنامة ماه عسل شبکة 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران در سالهای 1392 تا 1397 است. در تحلیل برنامه، به روش نمونهگیری نظری و هدفمند، قسمتهایی از این برنامه با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدهاند. براساس تحلیل یافتهها مهمترین رویکردهای این برنامة تلویزیونی عبارتاند از: تحریف نیازهای واقعی (فردیکردن مسائل ساختاری)، ابزاریسازی خرد (تقلیل انسانها به شیء برای رسیدن به هدف)، ترویج سازش و تمکین در برابر شرایط اقتصادی (ستایش و رمانتیزهکردن فقر) و تجاریکردن ارزشهای اخلاقی و دینی. سپس این مؤلفهها تفسیر انتقادی شدند. براساس یافتههای پژوهش با درنظرگرفتن حاکمبودن ارزشهای الگوی نئولیبرال و سرمایهدارانه بر اقتصاد و جامعة ایران، تلویزیون نیز با وجود ادعایش دربارة انتقاد از نظام سرمایهداری، پیوندی وثیق با ارزشهای سرمایهداری دارد؛ بنابراین میتوان گفت براساس منطق نقد درونی غلبة ارزشهای سرمایهداری بر برنامههای سیما مانع تحقق و تمهید اهدافی از قبیل تبدیلشدن به دانشگاه عمومی است.
این پژوهش باهدف شناسایی راهکارهای تقویت نقشآفرینی تلویزیون در پیشگیری از وقوع جرم در شهر بندرعباس و برای پاسخ به این سؤال انجامشده است که چگونه تلویزیون میتواند در پیشگیری از وقوع جرائم در این شهر اثرگذار باشند. برای پاسخ به این سؤال از روش دلفی در دو مرحله برای گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شد. تعداد 42 نفر از صاحبنظران در رشتههای حقوق، جامعهشناسی و علوم ارتباطات اجتماعی استان هرمزگان که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند پانل دلفی را تشکیل دادند. بر اساس یافتههای این پژوهش، صاحبنظران درحالیکه که مشکلات «اقتصادی و معیشتی»، «فقر فرهنگی و اجتماعی» و «قرار گرفتن بندرعباس در مسیر ترانزیت کالاهای قاچاق و مشروبات الکلی» را مهمترین دلایل بروز رفتارهای مجرمانه در شهر بندرعباس ارزیابی کردند، «بالا بردن کیفیت برنامهها برای کاهش تمایل مردم به استفاده از برنامههای شبکههای ماهوارهای»، «آگاهیبخشی درباره قوانین بهمنظور ارتقای سطح معلومات حقوقی مردم» و «تولید پویانماییهای آموزنده اجتماعی و اخلاقی برای کودکان و نوجوانان» را مهمترین راهکارهای پیشگیری از وقوع جرائم خشن در بندرعباس با استفاده از رسانه تلویزیون دانستند.