اﻳﻦﻧﻮﺷﺘﺎر ﺑﺮساخته شدن سینمای دفاع مقدس را واکاوی کرده و مولفههای کلیدی این سینما راﺟﺴﺘﺠﻮ ﻣﻲﻛﻨﺪ.پرسش اصلی پژوهش این است که «آیا میتوان به وجود ساختاری خاص به عنوان مشخصه اصلی فیلمهای تولید شده تحت عنوان دفاع مقدس قائل بود؟». فرضیهء پژوهش بر این مبناست که در سینمای جنگ تحمیلی ایران، فیلمهای موسوم به دفاع مقدس واجد مؤلفههای ساختارپذیر است. هدف این پژوهش تمرکز بر تولیدات سینمای داستانی مرتبط با مضمون جنگ ایران و عراق در دورههای مختلف تاریخی و کاوش ویژگیهایی است که بتواند به عنوان ساختاری خاص (نه صرفاٌ مبتنی بر شباهتها)، به این فیلمها وحدت ببخشد. روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی و تاریخی و به دو شیوه کتابخانهای و میدانی است و در خوانش فیلمها به عنوان روشی کیفی، تحلیل متنی به کار گرفته میشود. پس از بررسی فیلمها، اقتیاس از رویکرد ساختارگرایانۀ ویل رایت در مطالعه وسترن و آرای پژوهشگران در مورد سینمای جنگ ایران، مقاله به تدوین یک نظریه ساختارگرا در مورد مؤلفههای سینمای دفاع مقدس دست مییابد، همانند اصول بنیادین ساختارگرایی، مقاله ساختار سینمای مزبور را توضیح میدهد و سپس معناشناسی میکندو این امر را در مورد دو فیلم مهاجر (دهه 60)لیلی با من است (دهه 70) نشان میدهد.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'ساختارگرایی'
سینمای پرفروش با نمایش تفسیرهای بخشی از جامعه و تصرف گیشهها در واقع علاقهی مردم را نسبت به تفسیر نمایش داده شده، نشان میدهد. در این مطالعه فیلمهای پرفروش ژانر اجتماعی دهههای 40، 60 و 80 انتخاب گردیده است تا تحولات سینمای پرفروش ایران بررسی شود. فیلمها با توجه به رویکرد ساختارگرایی و روش نشانهشناسی تحلیل سازهی کیت سلبی و ران کاودری و تقابلهای دوگانه بررسی و تحلیل شدهاند. بر مبنای تحلیل فیلمها نشان داده شد که سینمای پرفروش ایران در سیر زمان با تحولاتی رو به رو بوده است. در برخی از آثار دو گانههای مشترکی یافت شد. با وجود دارا بودن دو گانهی مشترک سنت گرایی و مدرنیسم بر مبنای گفتمان حاکم بر فیلم ها، دوگانهها بار معنایی متفاوتی دارند. سنت گرایی در دههی 40 گفتمان مرکزی میباشد. در دههی 60 تداخل سنت گرایی و مدرنیسم و سروسامان یافتن بر مبنای نظم مدرن نشان داده میشود. در دههی 80 مدرنیسم گفتمان برتر میباشد. همچنین نشان داده شد که نوع دوستی و جمع گرایی ویژگیهای مثبتی هستند که در تمام دورهها رویهی برتر و مورد استقبال میباشند. در تمام فیلمهای مورد بررسی منطقی که در سطح رویین نقد میشود در سطح زیرین و محوری روایت نیز به صورت تک گویانه و اقتدارطلبانهای نقد میشود و دیگری در بیدفاعترین شکل به حاشیه رانده میشود.
هدف این مقاله ارائه نتایج مطالعه نحوه بازنمایی ارزشهای فرهنگی در آگهی های تجاری تلویزیونی در ایران می باشد. در واقع مسالة اصلی این مقاله این نکته است که با توجه به تأکید قوانین موجود برای گنجاندن ارزشها و باورهای دینی و نیز نمادها و نشانه های فرهنگ و تمدن ایرانی، در تبلیغات تجاری تا چه میزان به این امر توجه شده است. در این مطالعه در قالب نظریه ساختارگرایی زبانشناختی، آگهیهای تجاری به مثابه یک متن فرهنگی، بر اساس رویکرد نشانهشناختی رولان بارت فرانسوی تحلیل شده است. از میان آگهی های تجاری پخش شده از شبکهی سوم سیما، تعداد 30 آگهی به عنوان نمونه ای از جامعه آماری آگهی های تجاری تلویزیونی برای تحلیل برگزیده شده است. تحلیل آگهی ها نشان داد که گرچه در محتوای آگهی ها از مفاهیم دینی و نمادهای فرهنگی استفاده شده، اما این موضوع در مورد ارزشهای دینی به شکل استفاده ابزاری بوده است و نه محتوایی. از سوی دیگر، در آگهی های تجاری هر دو نوع ارزشهای به اصطلاح غربی و نیز ارزشهای فرهنگی جامعه ایران بازنمایی شده است. با توجه به اینکه جامعه ما را میتوان جامعهای در حال گذار از سنت به سوی مدرنیته قلمداد کرد، این نتیجهگیری چندان دور از ذهن نیست. در نهایت اینکه ما شاهد بازنمایی نمادهای فرهنگ ایرانی و نیز ارزشهای ملیگرایی و میهنپرستی بودهایم؛ اما این موضوع در برخی مواقع به شکل شعاری و کلیشهای انجام گرفته است.