این مقاله به بررسی جریانهای آلترناتیو (بدیل) در سینمای جهان و ایران پرداخته و بهصورت موردی، به آثار به نمایش درآمده در جشنوارۀ فیلم عمّار میپردازد. برای ورود به بحث، ابتدا سه موج سینمای آلترناتیو در تاریخ سینمای جهان به طور اجمالی، بررسی میشود: سینمای مستقل ایالات متحده، سینمای آوانگارد فرانسه و سینمای سوم آرژانتین. شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و هنری که در پسزمینۀ ظهور هر یک از این موجها وجود داشته، واکاوی میشود تا نسبت آنها با گونههای سینمای آلترناتیو ایران پس از انقلاب اسلامی سنجیده شود. چارچوب نظری مقاله مبتنی بر نظریۀ انتقادی مکتب فرانکفورت است که با ترکیب اقتصاد سیاسی، تحلیل متنی و تحلیل اثرات اجتماعی و ایدئولوژیک، رویکردی انتقادی و فرا رشتهای به محصولات و جریانهای فرهنگی- هنری دارد. در این مقاله در کنار روش توصیفی-تحلیلی، از روش مصاحبۀ عمیق با خبرگان این حوزه و مشاهدۀ مشارکتی در کارگاههای مربوط به سینمای آلترناتیواستفاده شده است. این مقاله معلوم میکند که نهتنها سینمای ایران- بهواسطۀ تحولات و دگرگونیهای ناشی از انقلاب اسلامی- به یک «سینمای آلترناتیو» در سینمای جهان تبدیل شده، بلکه درون این سینما نیز جریانهای آلترناتیو جدیدی ظهور کردهاند که بهدنبال متمایز کردن خود- نه تنها از سینمای جهان، بلکه از جریان اصلی سینمای ایران- هستند. جشنوارۀ فیلم «عمّار» بهعنوان نمونهای از اینگونه جریانها، در پژوهش حاضر بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن با سایر جریانهای آلترناتیو سینمای جهان تبیین شده است.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'سینمای_آلترناتیو'