در دنیای امروز، هرچه وسعت و پیچیدگی سینما و تلویزیونِ مدرن افزایش پیدا میکند، شاهد رویکردهای متفاوتی به مذاهب و ادیان گوناگون هستیم. با توجه به آنکه صنعت تلویزیون ایالاتمتحده آمریکا یکی از معروفترین، حرفهایترین و بحث برانگیزترین صنایع رسانهای در کل جهان است و همواره رویکردهایی خاص و جهتداری نسبت به اسلام و مسلمانان داشته، مقاله حاضر یک سؤال کلی را دنبال میکند که آیا در سریالهای هالیوودی تولید شده پس از حوادث یازده سپتامبر، مفهوم اسلامورومیا بهکاربرده شده است؟ مقاله حاضر از تئوری دکتر عاملی که بهطور جامع در کتاب «کتابشناسی تحلیل گفتمانی، دیدگاه آکادمیک غرب دربارهی اسلام، مسلمانان و کشورهای اسلامی» (۲۰۱۲)مطرح شده، استفاده نموده است. با اتخاذ روش نشانهشناسی و بهکارگیری پنج کانال کریستین متز و بررسی فصل سوم سریال هالیوودی هوملند-به عنوان مطالعه موردی-،این مقاله دلایل و تحلیلهایی دربارهی مسئلهی استفادهی گستردهی غربیها از مفهوم اسلامورومیا در سریالهای تولید شده بعد از حادثهی یازده سپتامبر ارائه میدهد.
پربازدیدترین ها
مقالات برچسب 'نشانهشناسی'
مدرنیزاسیون در تمامیت خود بهمثابه تجربهای تاریخی آسیبزا و متناقض بود. در این میان تجربه جنگ به عنوان یکی از آسیبها، بازنمایی از تجربه مدرنیته برای جوامع غیرغربی است. در چنین بستری است که سینما به به بازنمایی این تجربه میپردازد. هدف پژوهش حاضر هم فهم چگونگی بازنمایی تجربه جنگ بهواسطه منظومه مفهومی والتربنیامین، در سینمای کُردستان است. در نگاه بنیامین اگرچه جنگ باعث فقیرشدن تجربهها می-شود اما از طـرفی دیگر سیـنمای سیاسـی توانایی بازچنگآوری تجربهای دیگر را برای انسانهای بدون تجربه فراهم میکند. در چنین فضایی تئوریک است که فیلمهای «آپارتمان مورچـهها، چهـار ترانه برای کرکوک ، ۷۴» مبتنی بر روش نشانهشناسی مورد خوانش واقع شدند که هر کدام از فیلمها مبتنی بر یک دیالکتیک رمزگانیدرصدد بازنمایی کردن تجربه جنگ بهمثابه یک تجربه فقیر هستند. حضور رمزگانهای مستندگونه مبتنی بر غیاب داستان در فیلمها، بازنمایی تجربه را مواجه با یک بحران میکند. اما از سویی دیگر، مستندگونگی، فضایی سیاسی را به فیلمها میبخشد. در نهایـت میتوان گفت چشمانداز سینمای ستمدیدگان بستری برای پروبلماتیزه کردن فیلمها برای بتصویر کشیدن سطوری دیگر از تاریخ چندخطی رافراهم میکند.
این مطالعه درصدد است به برساخت معنایی و بازنمایی زن در سینمای ایران بپردازد. بر همین اساس، سه فیلم سینمایی سگکشی، چهارشنبهسوری و کافهترانزیت به عنوان میدان و نمونه مطالعه بر اساس روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. چارچوب نظری این مطالعه مبتنی بر نظریهی بازنمایی است و از روش تحلیل نشانهشناختی نیز برای تحلیل و تفسیر دادهها استفاده شده است.
بر اساس نتایج پژوهش، از آنجا که قدرت بهطور تاریخی، اجتماعی و نمادین در دست مردان است، بنابراین مفاهیم و مقولات فرهنگی بر اساس نظام مردانه تعریف شده و مفاهیمی ذاتاً مذکرند. این مفاهیم و مقولات در دنیای زنان دارای معانی نامتعارف و گاه متضاد میباشند. برای زنان مفاهیمی مانند احقاق حق، تساویطلبی، استقلال، قدرت، رشد، وفاداری بر اساس بهایشان برای مردان در نظر گرفته میشوند. در واقع، زنان دارای هویتی تابع و غیرمستقل هستند. به این ترتیب، زنان برای پیشرفت و تغییر در زندگی خود نه تنها با موانع ساختاری و اجتماعی روبرو هستند، بلکه ساختار نظام مردسالاری همچون وجدان در اعماق ذهن و اندیشه آنها جای گرفته و حتی در زمان عدمحضور خود نیز پیام قدرتمندی برای زنان میفرستد و به آنها یادآوری میکند که طبق دستورات عمل کنند.